روزهای زندگی | ||
سلام . خودم میرفتم وبلاگ دوستانی که چند وقت بود پست جدیدی نذاشته بودن و میگفتم چرا وبلاگتون داره خاک میخوره حالا خودم هم کم مینویسم امروز هم اومدم روزمرگی بنویسم : دیروز نزدیکای ظهر همسر گرامی که بیرون بودن زنگ زدن و گفتن که ناهار بریم پارک سرخه حصار من هم بدو بدو غذامونو حاضر کردم و ساعت حدودای 2 بود که رفتیم پارک . واقعا شلوغ بود و کیپ تا کیپ ماشین پارک کرده بود و حسابی شلوغ بود ناهار خوردیم و همسر گرامی گرفت خوابید من و امیرعباس هم مشغول چاله کندن شدیم بعد میوه خوردیم و برگشتیم خونه . هوا عالی و باد بهاری هم میوزید و خیلی خوش گذشت در ادامه هم چند تا عکس از گردش دیروزمون براتون میذارم .امروز هم مامان اینا اسباب کشی کردن و رفتن قم . روز سه شنبه هم خونه مون روضه داریم به مناسبت وفات حضرت ام البنین البته وفات خانوم روز چهارشنبه س ولی امسال مراسممون رو یک روز زودتر میگیریم از خانم های ساکن تهران اگه دوستی میخواست تو مراسم روضه شرکت کنه خبر بده تا آدرسو بهش بگم و تشریف بیاره . روز یکشنبه هم تولد امیرعباس بود که چون شهادت حضرت فاطمه بود روز دوشنبه گرفتیم البته به جز دو تاعمه ها به همراه بچه هاشون و مامان جون و مامانی امیرعباس مهمون دیگه ای نداشتیم . این پست صرفا جهت پاک کردن گرد وخاک این وبلاگ نوشته شد.
این کیک تولد امیر عباس
پارک جنگلی سرخه حصار
باز هم پارک سرخه حصار
نور خورشید از پشت درخت ها !
امیرعباس قبل از رفتن به دارالقرآن
[ شنبه 92/1/31 ] [ 4:57 عصر ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |