سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی
 

سلام

بعد از یک سال و دو ماه و دو روز برگشتم به وبلاگ عزیز خودم

.یادم رفته که چجور می نوشتم اصلا تنظیمات وبلاگ و اینجور چیزا رو هم یادم رفته .همیشه دوست داشتم برگردم و دوباره نوشتن توی وبلاگ رو شروع کنم ولی با فراگیر شدن شبکه های اجتماعی و راحت تر نوشتن توی اون شبکه ها و برنامه ها راستش برای وبلاگ نویسی تنبلی میکردم .تلگرام و اینستاگرام که اومد خیلی هامون رفتیم سراغ اون برنامه ها و نوشتن رو به سبک اینستا ادامه دادیم کم کم وبلاگ داره به فراموشی سپرده میشه اتفاقی که من ازش میترسم??

وقتی برمیگردم و مطالب وبلاگم رو میخونم به این نتیجه میرسم که چه قدر نوشتنم پس رفت داشته بعضی از پست ها رو باورم نمیشه من نوشته باشم

. زمانی که من و هم نسل های من شروع به فعالیت در دنیای بزرگ وبلاگ نویسی کردیم ارتباطات اینترنتی خیلی محدود بود اکثر نویسنده های وبلاگها اسم اصلی خودشون رو نمی نوشتن انگار یه قبحی داشت که کسی بفهمه اسم اصلی ما چیه ولی الان تو تلگرام و اینستاگرام اکثرا با اسم اصلی خودشون مینویسن و روابط بین کاربرا اونقدر گسترده شده که به راحتی میدونیم صبحانه و ناهار و شام کی چی خورده ، کی چه وقت کجا رفته و با کی رفته ،  اوضاع و احوال جسمی و روحیش چجوره ؟.

بعضی وقتها که زمان زیادی گوشی دستمه از بچه هام خجالت میکشم دوست ندارم منو یه مامانی ببینن که همیشه موبایلش دستشه .

ساعت های عمر من و پسرام داره تند تند میگذره ساعتایی که هیچ وقت بر نمیگردن میشه کاری کرد که این ساعتها و روزها بیشتر بهمون خوش بگذره و  بیشتر با هم صحبت کنیم بیشتر از روحیاتشون باخبر بشم

.یک هفته ای میشه که شروع به خوندن هر روزه ی دعای توسل با صدای بلند طوری که بچه ها بشنون کردم دعایی که از بچگی دوستش داشتم هم به خاطر وزن و آهنگ دلنشینش و هم به خاطر اینکه کلمات به کار برده شده در دعا راحت خونده میشه پیچیدگی نداره معنی زیبایی هم داره اینکه مااز  ائمه میخوایم که شفاعت ما رو نزد خدا بکنن.

دیشب که قبل از خواب داشتم برای پسرا دعای توسل رو میخوندم امیرعباس ازم معنی یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله رو پرسید بعداز اینکه معنی رو براش گفتم یه دفعه ای هزاران سوال براش پیش اومد و مثل این بود که سوالا داره از مغزش میزنه بیرون تندتند سوال میپرسید منم در حد توانم جوابشو میدادم سوالای پراکنده تا جایی که از معنی یا وجیهاعندالله.... رسیدیم به سوال اینکه اهل تسنن با اینکه میدونن پیامبر امام علی رو جانشین خودش کرده چرا با امام علی بیعت نکردن ??بعد از دادن جواب و خوندن ادامه ی دعا یه مسئله ای ذهنمو درگیر خودش کرد یه مسئله ی ساده و پیش پا افتاده و اون اینه که اهل سنت شنیدن که پیامبر گفت بعد از من علی جانشین من هست ولی خیلیها به خاطر نفع خودشون با امام علی همراه نشدن مگر این نیست که خدا در قرآن و پیامبر و دوازده امام در روایات راه و رسم درست زندگی کردن رو به ما یاددادن پس چراگاهی اوقات که عمل به دستور اسلام مانع دستیابی ما به علائقمون میشه با هزار توجیه و بهونه اسلام رو دور میزنیم؟اگر یه روزی امام زمانمون ظهور کرد و برنامه ی جدیدی برای زندگیمون آورد آیا ما میتونیم همراه باشیم و به اون برنامه عمل کنیم؟یا خدایی نکرده به خاطر سود و نفع خودمون روی حرف امام خط میکشیم؟کاش میتونستم به این درجه از ایمان و یقین برسم که رفتار واعمالم مطابق با اسلام باشه

چه قدر پراکنده گویی کردم


 


[ شنبه 96/4/31 ] [ 6:15 عصر ] [ s.hasanizadeh ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 196145