روزهای زندگی | ||
سلااااام . کلی انرژی مثبت دارم صبح بعد از نماز صبح همسر گرامی رفت برای صبحونه نون سنگک تازه خرید واقعا اونوقت صبح رفتن تو صف نون وایسادن کار خیلی سختیه ها بعد از خوردن صبحانه و روانه کردن همسر به سمت محل کار ظرفهای صبح رو شستم و به سرم زد برم اجاق گازو بکشم جلو و گوشه کنارا و پشت گاز رو تمیز کنم این اجاق گاز ما چند وقتی بود اعصاب برام نزاشته بود از بس که مشعلش بی جون شده بود به طوری که نمیشد همزمان دو شعله رو روشن کنیم و اون یه شعله هم خیلی بی جون بود به صرافت افتاده بودم که یکی نو بخریم دیروز هم تحقیقاتم تمام شد و گفتم تو این هفته زنگ بزنیم برامون اجاق گاز پیشنهادی و دلخواهمونو بیارن راستش تمیز کردن پشت گاز هم بیشتر به خاطر این بود بعد از تمیز کردن گاز یه نیگا به شیلنگ گاز کردم دیدم ای بابا کمی تا شده اون تا رو باز کردم و گاز رو برگردوندم سر جاش مواظب بودم اون قسمت شیلنگ دوباره تا نشه بعد گاز رو روشن کردم خدای من وااااای عجب شعله ای اونقدر زیاد و پر حرارت بود حتی وقتی شیر گاز رو پیچوندم قبل از اینکه آتیش بگیره صدای گاز رو شنیدم خیلی خوب و واضح اینقده خوشحال شدم چند تا شعله رو با هم روشن کردم دیدم همه خوب و پر حرارت خیلی خوشحال شدم اونقد که همون موقع به همسر محترم پیامک دادم و ماجرا رو بهش گفتم واقعا مسائل کوچیک میتونه باعث شادی بزرگ بشه الان هم خیلی انرژی دارم آخه شما نمیدونید چقدر سخته اجاق گازتون کم حرارت باشه و هر لحظه امکان خاموش شدنش باشه خدا رو شکر که اول صبحی این اتفاق افتاد و کلی انرژی گرفتم تا آخر روز این انرژی ان شاءالله ادامه داشته باشه خیلی خوشحالم و دارم به این فکر میکنم که مسائل خیلی کوچیک که شاید برای خیلیها اصلا مهم نباشه اگه با یه دید دیگه نگاشون کنیم خیلی خوب و دلیلی برای شادی و خوشحالی ما میشن . [ چهارشنبه 90/4/1 ] [ 7:6 صبح ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |