سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی
 

می گویند : بچه ها وقتی به دنیا می آیند حد اقل تا 40 روز از 24 ساعت 20 ساعت می خوابند ولی بعد از تولد امیر عباس ، وقتی که توی اتاق نوزادان دیدم بین آن همه نوزاد تازه تولد یافته یک پسری با تمام وجود دارد جیغ می زند و گفتند : این پسر شماست فهمیدم همیشه استثنا وجود دارد . حتی وقتی از بیمارستان مرخص شدیم و آمدیم خانه فهمیدم ممکن است نوزادی باشد که از 24 ساعت خیییییلی کمتر از 20 ساعت بخوابد .
می گویند : بچه های تازه تولد یافته معمولا تا 40 روزگی ، شبها بیدارند و گریه می کنند و روزها می خوابند ولی بعد از تولد امیرعباس دیدم که خیر این پسر کوچولوی ما شبها تا صبح می خوابد و به ندرت برای خوردن شیر بیدار می شود ولی باز هم در طول روز بیدار است .
می گویند: بچه هایی که خیلی شیر نمی خورند وقتی به سن خوردن عذای کمکی می رسند نخوردن شیر را با غذای کمکی جبران می کنند ولی در مورد امیرعباس اینطور نبود .
می گویند: بچه هایی که غذای کمکی نمی خورند وقتی بعد از پایان دو سالگی و قطع تغذیه با شیر مادر به غذا خوردن می افتند اما ما در یک سال و نه ماهگی برای غذا خور کردن پسرکمان شیر مادر را قطع کردیم ولی تاثیری نداشت و آقا پسرمان همچنان غذا نمی خورد .
می گویند : دخترها زود تر از پسرها صحبت کردن را شروع می کنند ولی وقتی خاطرات کودکتر بودن امیر عباس را مرور می کنم می بینم در سنین یک سال و حدود چهار ماهگی جملات کوتاه می گفت . و وقتی در سن حدود 2 سالگی هر جا میرفتیم می پرسیدند همیشه این قدر حرف میزند متوجه شدم که کودکی دارم بسیار سخنور . عادتی که هنوز هم با خود همراه دارد و بعضی وقت ها دیگران از او می خواهند که یک دقیقه سکوت کند تا ذهنشان آرامش پیدا کند.
وقتی از 2 ماه مانده به پایان یک سالگی همیشه دستم را می گرفت و از من می خواست تا در لاشش برای راه رفتن کمکش کنم و هر کس که مرا می دید میگفت : باز هم تو داری این پسر را راه میبری؟ فهمیدم کار عجیبی است و این پسر عجله دارد تا زودتر راه رفتن را بیاموزد تا گام هایش به سوی موفقیت برداشته شوند و سرانجام تلاش ها مثمر ثمر بود و قبل از یک سالگی به تنهایی توانست راه برود و حتی بدود .
وقتی خواهش های مادر بزرگش برای بوسیدن نوه اش بی فایده است می فهمم که این آرام نماندن کودکم و دائم در حال راه رفتنش مسئله ی عجیبی است به طوری که باز همان اطرافیان با تعجب می گویند چرا این بچه نمی تواند بنشیند؟
وقتی از مادران دیگر می شنیدم که بارها کودکشان در حال تاب بازی در خانه به خواب رفته است متعجب نگاه می کردم که چرا کودک من به هنگام تاب بازی اصلا گیج و سپس به خواب نمی رود؟
وقتی مادران می گفتند که بعد از استحمام کودک ، کودک مذکور به خواب عمیقی فرو می رود من با حسرت نگاه می کردم که چرا کودک من پس از استحمام انرژی مضاعفی دریافت می کند؟
وقتی دیگران از من سوال می کنند که چرا موقع غذا کودکم غذایی بر دهان نمی گذارد برایم مسجل می شود که این طفل معصوم با هوا زنده است و با آب زندگانی خود را می گذراند .
بله من مادرِ یک کودک عجیبم . یک کودک پر جنب و جوش . کودکی که بی وقفه صحبت می کند و از روابط عمومی بالایش و شیرین زبانی اش به خوراکی ها و هدایای زیادی رسیده است . خدایا این کودک عجیب را حفظ بگردان و به من نیز کمک کن تا بتوانم استعدادهای او را شکوفا کنم .



[ جمعه 91/4/9 ] [ 11:1 عصر ] [ s.hasanizadeh ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 199965