روزهای زندگی | ||
قبلنا حوصله نداشتم سبزی بخرم میگفتم 2تا آدم مگه چقدر سبزی میخورن نیم کیلو بخرم نصفش گله نصفش آشغاله نصفش چوبه هیچیش نمی مونه تازه کی پاک کنه اووووووووووووو در نتیجه سبزی نمیخریدم اما الان سبزی اومده مثل ماه تمیز دسته های کوچولو بدون گل و آشغال هر چی هم بخوای برمیداری در نتیجه ما شدیم سبزی خور هر روز یا دو روز در میون میرم یه دسته شاهی یه دسته ریحون یه دسته نعناع یه دسته پیازچه میخرم تره و تربچه هم که نمیخوریم میام خونه در کمترین زمان پاک میکنم میشورم برمیدارم راستی یه نکته سبزی توی ظرف پیرکس در دار خیلی خوب میمونه و دیر تر خراب میشه شما هم امتحان کنید و اما باقی سبزی ها سبزی قورمه که از مامانم میگیرم آش هم درست نمیکنم در نتیجه سبزی آش نمیخوام سبزی پلو رو هم از این پاک کرده ها میگیرم میرم یه جای مطمئن که میدونم سبزی هاشو خوب شسته یه کیلو سبزی پلو اونم همونجا با دستگاه خرد میکنه تحویل میده حالا آیا من تنبلم؟ هویج که میخرم یه قسمتیشو حلقه حلقه میکنم یه قسمتی رو خلال یه قسمتی رو رنده یه قسمتی رو نگینی خرد میکنم میذارم توی فریزر که هر دفعه نخوام برم هویج بخرم آیا من تنبلم؟ مرغ هم هر تیکه شو جدا جدا میخرم میذارم توی فریزر که هر دفعه نرم مرغ بخرم آیا من تنبلم؟ [ سه شنبه 89/7/20 ] [ 3:43 عصر ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
یکی از روزها که حضرت آقا تشریف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دوشب به حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی خبر میدهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه میشوند آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادهاند. میگویند: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان میفرمایند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمدهام استقبال. [ دوشنبه 89/7/19 ] [ 9:33 صبح ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
یه مدرسه راهنمایی دخترونه رو به روی خونه مونه از پنجره اتاق میشه حیاطشو دید همچنین توی خیابون رو یکی از سرگرمی های امیر عباس اینه که بره و حیاط اون مدرسه و ماشینهایی که از توی خیابون رد میشن رو ببینه و هی بگه مانی یعنی همون ماشین و موقع اجرای برنامه تو اون مدرسه وقتی صلوات میفرستن امیر عباس هم به زبون خودش صلوات بفرسته و این خیلی خوبه چون چند دقیقه ای بچه رو سرگرم میکنه و من راحت میشینم پای کامپیوتر [ شنبه 89/7/17 ] [ 9:42 صبح ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |