روزهای زندگی | ||
برای دل خودم مینویسم : صبح موقع خوردن صبحونه و ظهر وقت خوردن ناهار سفره میندازم من و تو ( امیر عباس ) میشینیم کنار سفره و مشغول خوردن میشیم تو خیلی خوشحال و بهتر از قبلا که توی سینی غذا میخوردیم غذاتو میخوری خیلی این سفره کوچولو رو دوست دارم . بعد از ظهر که پرتقال و سیب و موز رو پوست میکنم و توی بشقاب میارم تا با هم میوه بخوریم خیلی قشنگ میشینی و میوه تو میخوریم خیلی این میوه خوردنو دوست دارم از روز جمعه که رفتیم نماز هم یاد گرفتی میگی مَ مَ آمیتا ( مرگ بر آمریکا ) اونقدر قشنگ میگی که خودت هم خوشت میاد و چند بار پشت سر هم تکرار میکنی خدا کنه روز 22 بهمن هم به همین قشنگی بگی . [ یکشنبه 89/11/17 ] [ 9:44 عصر ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
چند وقتی بود که خواهرم میخاستن برای زندگی برن قم من هیچ وقت مثل امروز قضیه رو جدی نگرفتم همسرش یکی دوهفته بود که قم بود کارش اونجا جور شده بود و خواهرم و پسرش تهران بودن یه هفته پیش خواهرم رفت و دنبال خونه گشتن و خدا رو شکر یه خونه رو پسندیدن و قرارداد رو بستن خواهرم برگشت تهران و مشغول جمع کردن وسایلش جور نشد برم کمکش که از این بابت خیلی ازش معذرت خواهی میکنم امروز صبح زنگ زد به موبایلم گفت دارن حرکت میکنن میرن ماشین اومده بود وسایلشونو برده بود خودشون هم داشتن با مامانم اینا میرفتن تازه باورم شد که راستی راستی خواهرم داره میره توی خیابون بودم ولی اگه خونه بودم میشستم همونجا و زار میزدم شاید خیلی با هم رفت و آمد نداشتیم شاید مرتب به هم زنگ نمیزدیم ولی میدونستم توی این شهره یه گوشه ای از تهران داره به خوبی و خوشی زندگی میکنه شاید توی قم زندگی جدید و خیلی خوبی براش فراهم بشه ولی من ناراحتم اونقدر ناراحت که الان دارم گریه میکنم هر چند الان اون خواهرم که قم زندگی میکنه دقیقا برعکس من خیلی خوشحاله که خواهرش اومده پیشش نمیدونم ولی احساس کردم وقتی بنویسم ناراحتیم کمتر میشه بیچاره کسایی که تو غربتن آبجی عزیزم خییییلی دوستت دارم [ چهارشنبه 89/11/6 ] [ 7:37 عصر ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
بسوز ای دل که امروز اربعین است عزای پور ختم المرسلین است قیام کربلایش تا قیامت سراسر درس بهر مسلمین است دلا کوی حسین عرش زمین است مطاف و کعبه دل ها همین است اگر خیل شهیدان حلقه باشند حسین بن علی آن را نگین است دل ما در پی آن کاروان است که از کرب و بلا با غم روان است چه زنجیری به دست و بازوان است که گریان دیده روح الامین است به یاد کربلا دل ها غمین است دلا خون گریه کن چون اربعین است جواد محدثی [ دوشنبه 89/11/4 ] [ 5:19 عصر ] [ s.hasanizadeh ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |