سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزهای زندگی
 

حدود دو هفته قبل از نیمه شعبان بود که یک شب که از بیرون به خونه برگشتیم با صدای بسیار بلند ضبط یا خواننده ی همسایه ای مواجه شدیم که خونه شون گویا اطراف خونه ی ما بوده نه توی ساختمون ما صدای ضبط یا خواننده ای که آورده بودن به قدری بلند بود که واقعا چاره ای نداشتیم و مجبور بودیم اون صدای لعنتی و مبتذل رو بشنویم نمیدونستیم صدا دقیقا از کجاست یعنی از کدوم خونه به 110 زنگ زدیم و گله که ساعت 12 شب وقت استراحته و این صدای بلند مزاحمت ایجاد کرده ولی گویا پلیس مهربون برای این مشکل ما راه حلی نداشت چون علی رغم قول بر رسیدگی هیچ کاری صورت ندادن همچنان بساط شادی اونها برپا بود نیم ساعت بعد مجددا با 110 تماس گرفتیم که باز هم فایده ای نداشت خلاصه به هر زحمتی بود با اون سر وصدا خوابیدیم فردای اون روز که با همسایه مون موضوع رو مطرح کردم اون ها هم از صدای دیشب اذیت شده بودند و چون خونه ی اونها نزدیکتر به خیابون بود و دید بهتری به اطراف داشتند وقتی در جستجوی صدا براومده بودند دیدند بله توی حیاط یکی از خونه ها مراسمی برپاست چه مراسمی! خانم ها و آقایون کنار هم با حجاب بی حجابی و لباس شب که برای همون مراسم شادشون پوشیده بودند و خانم ها با موهای درست کرده مشغول شادمانی و انجام حرکات موزون هستند همراه آقایون . به این فکر کردم که چرا تو خونه ی خودم باید مجبور به شنیدن صدایی باشم که کوچکترین علاقه ای به اون ندارم مگه این حق الناس نیست ؟
یکی دو هفته بعد از این جریان شب نیمه شعبان شنیدیم صدای مداحی از بیرون میاد با امیرعباس حاضر شدیم بریم بیرون ببینیم چه خبره فکر کردم حتما ضبط روشن کردند و صدای مداحی پخش میشه و یه میز هم گذاشتن و شربت بین مردم پخش می کنند برنامه ای که توی محله های مختلف اجرا میشه وقتی رفتیم بیرون از خونه دیدم صدا از همون خونه ای میاد که اون شب صدای ساز و آوازشون میومد رفتیم داخل دیدیم مجلس خانم ها و آقایون جدا از هم هست و برای آقایون همون صدایی که از توی خونه میشنیدیم داره مداحی میکنه و برنامه ی خانم ها هم یه خانمی داره میخونه وقتی رفتیم قسمت خانم ها دیدیم بله چه خبره جمعیت فشرده نشستن یه خانمی با پیراهن سبز ایستاده میکروفون به دست مشغول خواندن مثلا مداحی و کنارش هم هفت خانم سرتاپاسفید با آرایش نشستن و دف میزنن چه دفی حلقه دور تا دور دف و چه سرهایی تکون میدادن موقع زدن دف اون خانم مثلا مداح هم که کم مونده بود به انجام حرکات موزون بپردازه دیدم اوضاع خیلی خرابه حضار گرامی هم با جیغ خوشحالی خودشونو نشون میدادند نمیدونم عروسی بود یا جشن میلاد امام زمان یعنی صاحب خونه فکر کرده با برگزاری همچین جشنی دل اماممون شاد میشه چرا اصرار داریم وقتی کاری رو بلد نیستیم انجام بدیم چرا با برگزاری همچین مجالسی در روزهای ولادت ائمه دل اونها رو به رنج میاریم ؟ آهنگ های تند و زننده مطمئنا مورد پسند امامهای ما نیست پس چرا برای برگزاری جشن های میلادشون از این آهنگ ها و شعرهای به قول معروف کوچه بازاری! استفاده کنیم ؟ این مثال در مورد روز شهادت ائمه هم صدق میکنه مثلا همین که نزدیک محرم میشیم از ضبط ماشین ها صداهایی شنیده میشه که اصلا شایسته اون ایام نیست بعضی از مداح ها که یک نفر رو انتخاب میکنن تا با حالتی مثل دوپس! دوپس اسم مبارک امام حسین رو به طور دائم و با لحن تند تکرار کنه این میشه آهنگ زمینه مداحیشون و بعد شروع میکنن از چشم و ابروی حضرت ابوالفضل میخونن و بعضی از شعرهایی رو که میخونن واقعا شایسته ی مقام به اون بزرگی نیست شعرهای ضعیفی که اگر روی کاغذ آورده بشن سر و تهش هیچ چیز بامعنی ای پیدا نمیشه و متاسفانه همچین کسانی روز به روز پرطرفدارتر میشن . حرف در این مورد زیاد دارم ولی همین جا حرفمو تموم میکنم به امید اینکه روز به روزگام های بیشتری در جهت شناخت ائمه اطهار و امام زمان برداریم . 


[ شنبه 91/4/24 ] [ 5:40 عصر ] [ s.hasanizadeh ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های ویژه
امکانات وب


بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 58
کل بازدیدها: 196816