وبلاگ :
روزهاي زندگي
يادداشت :
يک غر طولاني!
نظرات :
1
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
منصوره سادات
آخي خواهر !
تو هم چه گيري افتادي با اين همسايه تون.خدا بهت رحم کنه اون روزي که بياد خونه !ديگه حتما ظرفاشم بايد براش بشوري.با دست و پاي شکسته که نميتونه خودش
(ستاد ترويج پاشيدن نمک روي زخم)
پاسخ
آره خواهر البته طبق خبرايي که بعد رسيد لگنش و دستش و يه تيکه از پاش شکسته بچه هاشم که نميتونن بيان پيشش فک کنم براش بايد پرستار بگيرن