شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

رميصا

+ يک بار در سفري راهش را گم مي کند . به يک چوپان کرد پناه مي برد تا شب را نزد او بماند . چوپان مي گويد : (( سيد ! من از تو يک سوال دارم اگر درست جواب دادي ميفهمم که مجتهدي و امشب به تو جا مي دهم و اگر جواب ندادي سرت را مي برم )) . سيد مجبور به قبول مي شود . چوپان مي پرسد : چرا وقتي تيمم ميکنند دست بر خاک ميزنند و بعد به صورت ميکشند؟
رميصا
؟ سيد در آن دو راهي بين مرگ و زندگي با خودش فکر ميکند که اگر بخواهم بحث هاي طلبگي را مطرح کنم و جواب علمي به او بدهم بعدش هم بايد سرم را به او بدهم . بعد از کمي فکر کردن به چوپان مي گويد : (( براي اين دست به خاک مي زنند و به صورت ميکشند که بگويند : خاک بر سرم آب ندارم چه کنم؟)) چوپان که از اين جواب خيلي خوشش مي آيد آقا سيد محمود را با احترام زياد به خانه ميبرد وحسابي از او پذيرايي ميکند
:))عجب جواب جالبي
رميصا
رتبه 92
4 برگزیده
92 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top