سلام
الهي
خدابراتون نگهش داره
الهي ...............دلم سوخت براي دختر دائيت ...حتما خيلي دلش ميخواست باباش دخترشو ببينه
اون لا علّا هم خيلي با نمک بود که از هر دري که وارد ميشه ميگه
گفتي ظرف شيرو خالي کرده رو مبل . نميدونم خوندي يا نه که دختر من يه دوات پر از جوهر رو خالي کرد رو فرش ! فکر کن !!! يک کيلو ماست ريختم روش و قير برداشتم تا يکم لکش کم شد !!!
خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب رسيدم به شب يلدا که از اينجا به قبلش رو خونده بودم
خب ديگه خدا حافظ ...
اخي ...الان خوندم که خواهرت از تهران رفته ...گفتي بيچاره کسايي که تو غربتن ... منم غريبم ...ما کلا 4 تا دختريم3 تا شون و بقيه فاميل شمالن و من اينجا اونها روزي چندين بار با هم تلفني تماس ميگيرن ...بعضي وقتا که دارن گله ميکنن ميگن يه هفته اس نرفتم خونه ي مامان !!!!!!!!ولي من ... اشکال نداره ... اينجا هم خدا هست ...
ولي خوش به حال اون يکي خواهرت شدااااااااااااا
فرزند سالاريه ديگه !
سلام رميصا جونپسر کچلت چطوره ؟ :))
راستي اعلاااااااااااااااام :)خودت گفتي خانومايي که رمز ندارن اعلام کنن D:
اشکال نداره اگه نوشته هات متمرکز نيست يا زياد نيست . هر چي به ذهنت مياد بنويس